آیریس و آیزاک برای اولین بار تصمیم می‌گیرند با هم تنها باشند و آخر هفته‌ای عاشقانه را در جایی دور از شهر تجربه کنند. اما همه چیز به شکلی کاملاً غیرمنتظره از مسیر خود خارج می‌شود و ...

گروهی از ضدقهرمانان دنیای سینمایی مارول استخدام می شوند تا ماموریتی را برای دولت آمریکا انجام دهند، اما با گذشته تاریک خود رو به رو می شوند و ...

وقتی دو عروسی به طور تصادفی در یک روز و مکان یکسان رزرو می‌شوند، هر گروه عروس با چالش حفظ لحظه خاص خانوادگی خود و در عین حال استفاده حداکثری از فضای محدود پیش‌بینی نشده روبرو می‌شوند. در یک نبرد خنده‌دار از عزم و اراده، پدر عروس و خواهر عروس دیگر به طور پر هرج و مرج رودرروی هم قرار می‌گیرند زیرا آنها از هیچ چیز برای برگزاری یک جشن فراموش نشدنی برای عزیزانشان دریغ نمی‌کنند و ...

جیمی از جدایی اش با دوست دخترش پشیمان است، در حالی که ماریان نیاز به آرامش دارد. در جستجوی شروعی تازه، آنها یک سفر جاده ای غیرمنتظره به تالاهاسی را آغاز می کنند. وقتی آنها با گروهی از جنایتکاران نابکار روبرو می شوند، همه چیز به سرعت خراب می شود و ...

وقتی مارگو ، دانشجوی سال دوم دانشگاه ، با رابرت پسری بزرگتر از خودش قرار می گذارد، متوجه می شود که رابرت واقعی به هیچ وجه شبیه رابرتی نیست که او در پیام هایش با او معاشقه کرده است و ...

تای وارنر یک فروشنده اسباب بازی است که از کار کردن ناامید شده است. تا اینکه، به طور اتفاقی با سه زن روبرو می شود و تصمیم می گیرد ایده بزرگ خود را درباره تولید اسباب بازی های بینی بیبیز عملی کند و ...

داستان این انیمیشن در دنیایی است که کشتی هیولاها یک ورزش جهانی می باشد و هیولاها ورزشکاران فوق ستاره هستند. در این دنیای پر از هیاهو وینی نوجوان با مربیگری یک هیولای شرور اما دوست داشتنی، هدف تبدیل شدن به یک قهرمان و دنبال رو راه پدرش است.

گویی قرار ملاقات از پیش تعیین شده آنها که توسط والدین سنتی هندی آنها سازماندهی شده بود، به اندازه کافی ناراحت کننده نبود. حال راوی و ریتا مجبور می شوند با گسترش و تشدید کرونا با هم در یک محل پناه گیرند و ...

یک متصدی موزه ی نیویورکی، بعد از این که دوست پسرش او را ترک کرد، مجموعه ای از یادگار های مربوط به روابط گذشته اش را جمع آوری کرده و درباره ی آن ها در وبلاگش می نویسد و ...

داستان فیلم بر روی گروهی از دوستان نوجوان تمرکز دارد که تصمیم گرفته اند تعطیلات بهاری خود را در کنار هم سپری کنند. هنگامی که آن ها راهی سفر خود می شوند، یک حادثه شوم باعث می شود که آن ها در برابر زمان قرار بگیرند و برای نجات دادن با ارزش ترین دارایی دوستشان تلاش کنند…

"هالا" نوجوانی مسلمان است که با آغاز سنین بزرگسالی باید با جدایی از خانواده کنار بیاید ...

سه پدر و مادر محافظه‌کار، سعی دارند تا از دردسرسازی دخترانشان در شب جشن مدرسه جلوگیری کنند...